با نزدیک شدن ماه رمضون این سوال باز پیش میاد که :
خدایا فرو دادن این همه بغض روزه رو باطل نمی کنه !؟
.
.
.
در شکار معرفت با عشق پیمان بسته ایم / در میان عاشقان ما عاشق دل خسته ایم
در جواب بی وفایی ، مهربانی کرده ایم / مهربانی را به رسم معرفت طی کرده ایم . . .
.
.
.
خدایم را دوست دارم چون وفادارترین است
و شاید به رسم همین وفاداریست که تو را به او میسپارم . . .
.
.
.
این بار تو بگو دوستت دارم ، نترس ، من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید !
.
.
.
در خیال من بمان ، اما خودت برو ، آنکه در رویای من است مرا دوست دارد ، نه تو
.
.
.
برهنه می آئیم ، برهنه می بوسیم ، برهنه می میریم
با این همه عریانی ، هنوز قلب هیچکس پیدا نیست !
.
.
.
از کلام دلنشینت مست و شیدا می شوم / با نگاه نازنینت در تو پیدا می شوم
هر شب و روز جلوه گر در سجده گاهم می شوی / در حریم ساحل عشق ، موج دریا می شوم .
.
.
.
می دانی چند بار از فکر من گذشته ای ؟!
فقط یک بار!!
چون دیگر هرگز از خیالم نرفته ای
.
.
.
رفتن بهانه نمی خواهد، بهانه های ماندن که تمام شوند کافیست . . .
.
.
.
نمیدانم ! دل من نازک است یا چشمان تو تیز ، هرچه نگاه به تو میدوزم بند دلم پاره میشه !
.
.
.
شب گم شده در سیاهی چشمانت / شد رود ستاره راهی چشمانت
قربان نگاه تو که اقیانوسی / افتاده به تور ماهی چشمانت . . .
.
.
.
مسافت نمیتونه به محبت فاصله بده ، با اینکه کنارم نیستی اما مهربونیتو حس میکنم . . .
.
.
.
مهربانی زبانی است که :
برای کور دیدنی ، برای کر شنیدنی ، و برای لال گفتنی است . . .
.
.
.
دوره ، دوره ی تنهایی دستها نیست
دوره ، دوره ی تنهایی دلهاست . . .
.
.
.
خون داغ عشق در رگهای من جاریست باز
لب فرو بستن سکوت تلخ اجباریست باز
چند روزی میشود سودایی سوداییام
در دل شبهای من غوغای بیداریست باز
.
.
.
به جان ثانیه هایی که در فراق چشمانت می گذرند ، دل کوچکم تنگ نگاه توست . . .
.
.
.
تا جان به تنم باشد ، یادت به سرم باشد / تا سر ندهم بر باد ، هرگز نروی از یاد . . .
.
.
.